Click here to get your free mobile phone or apple ipod امیر - جاده خدا
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که کرده وى او را بجایى نرساند نسب او وى را پیش نراند . [نهج البلاغه]
جاده خدا
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو
  • ـ اگر دین را مجموعه ای از «ارکان، اصول و فروعی که بر نبی نازل گردیده است، به علاوه تاریخ زندگی و سیره و سنن اولیای دین» بدانیم و فهم دین را در سه سطح اعمال دینی،‌ معرفت دینی و تجربه دینی ببینیم آنگاه به خوبی روشن می شود که امام حسین (ع) در چه پایه ای از فهم دینی قرار دارد. او کسی است که در خانه وحی و به همراه وحی رشد یافته است لذا هم به تمامی ارکان اصول و فروع دین آشناست و هم در گفتگوی مستمر با آن بزرگوار و خصوصاً علی بن ابی طالب (ع) و فاطمه زهرا (س) و امام حسن مجتبی (ع) به زوایای مختلف دین معرفت یافته است و نیز با زیستن درکنار بهترین و بزرگترین عارفان دوران صاحب تجارب عالی عرفانی شده است. اما آنچه که او از فهم دینی برای ما ارایه داده است در یک نگاه مستقل، نمود عالی تجربه دینی یعنی عرفان حماسی است دعای عرفه آن بزرگ یکی از عظیم ترین ذخایر معرفتی و عرفانی ماست و حماسه پس از دعا یعنی شهادت آن سالار و سید شهیدان مهمترین دستاورد عملی آن است که از دیگر  پیشوایان دینی دیده نشده است.1

     1-(مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی و فرهنگ عاشورا/ دفتر دوم/ ص 225)



    امیر ::: شنبه 86/4/2::: ساعت 4:9 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    شیعیان در بزرگداشت شهدای کربلا، هر روز از دهه اول ماه محرم را مختص به یکی از بزرگان این نهضت جاویدان می دانند.
    روز اول محرم : مسلم ابن عقیل علیه السلام

    روز دوم محرم : ورود کاروان به کربلا ( ورودیه )

    روز سوم محرم : حضرت رقیه علیها السلام

    روز چهارم محرم : حضرت حر و اصحاب علیهم السلام - طفلان زینب علیهما السلام

    روز پنجم محرم : اصحاب  و عبدالله ابن الحسن علیهم السلام

    روز ششم محرم : حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام

    روز هفتم محرم : روضه عطش و علی اصغر علیه السلام

    روز هشتم محرم : حضرت علی اکبر علیه السلام

    روز نهم محرم : روز تاسوعا - حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام

    روز دهم محرم : روز عاشورا - حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام - حضرت زینب علیها السلام و شام غریبان

    روز یازدهم محرم : حرکت کاروان از کربلا

    روز دوازدهم محرم : ورود کاروان به کوفه



    امیر ::: شنبه 86/4/2::: ساعت 4:8 عصر
    نظرات دیگران: نظر



    امیر ::: جمعه 86/4/1::: ساعت 4:29 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    ویژگی منحصر به فرد

    فاطمه (س) را همه می شناسند ؛ حتی غیر مسلمانان نیز از او به قداست یاد می کنند. مهربانی، شجاعت، عصمت، دانش و تقوا در یک کلام ، فضیلت ها با نام فاطمه گره خورده است . فاطمه (س) دختر پیامبر خداست که در قرآن ، مقام والایش بیان شده است ، قلب و جان و پیامبر(ص) که تاریخ ، سفارش های ایشان را به محبت او و فرزندانش ثبت کرده است . نام فاطمه (س) با مظلومیت هم گره خورده است و سیزدهم جمادی الاول و یا سوم جمادی الثانی ، سالروز شهادت فاطمه زهرا (س) بهترین فرصت برای گره زدن
    دل های شیدا بر گوهرهای حسن اوست.

     

    آغاز مظلومیت

    داغ فراق پیامبر (ص) برای جهان اسلام و به ویژه خانواده ایشان مصیبت بزرگی بود، به ویژه  آنکه این مصیبت بزرگ ، آزارهای سختی را در پی داشت که در طول تاریخ ، گریبانگیر اهل بیت پیامبر(ص) شد. این مصیبت ها آنقدر کمرشکن بود که زهرا (س) زبان به شکوه گشود : « پدرجان ! تنها و حیران مانده ام .صدایم خاموش شده و پشتم شکسته است . زندگی ام مکدر گردیده و دنیا برمن تاریک شده است.» اشعاری هم که منسوب به ایشان است ، عظمت مصیبت را می رساند که : « مصیبت هایی بر من فروریخت که اگر روزهای روشن می ریخت ، همه در سیاهی فرو رفته و شب می شدند.»

     

    گریه های زهرا(س)

    پنج نفر در دنیا به «بکاء» یعنی بسیار گریه کننده معروف شده اند ؛ آدم (ع) که در جدایی از بهشت می گریست . یعقوب (ع) که بر جدایی یوسف گریه می کرد.یوسف(ع) که در فراق یعقوب(ع) شبانه روز اشکش جاری بود . اما فاطمه (س) آن قدر بر رحلت رسول خدا (ص) گریست که اهل مدینه از گریه او ناراحت شدند و اعتراض کردند. از این رو ، ایشان به مقبره شهدای احد می رفت و آنجا گریه می کرد. بعد از او اهم امام سجاد (ع) بر مصیبت پدرش امام حسین (ع) می گریست . به یقین زهرا فقط در فراق پدر خویش نمی گریست ، بلکه پی آمدهای دردناک رحلت پیامبر(ص) شکیب آن بانوی شکیبا را گرفته و پشت آن کوه صبر را خم کرده بود.

     

    عیادت زنان مدینه

    هنگامی که فاطمه (س) در بستر شهادت قرار گرفت ، زنان مدینه به عیادت او رفتند و جویای احوالش شدند. حضرت پس از حمد و ثنای الهی و درود بر پدرش رسول خدا (ص) فرمود : « به خدا سوگند از دنیای شما بیزارم و مردهای شما را دشمن می دارم ... کردار مردان شما زیانی آشکار است ؛ چراکه آنها از ابوالحسن علی (ع) روی گردان شدند. سوگند به خدا روی گردانی آنها از علی (ع) به این دلیل است که شمشیر علی در
     میدان های نبرد، تیز و کوبنده بود . او باکی از مرگ نداشت ... آنها بر ما ستم کردند و دست از یاری ما کشیدند.»

     

    سخنان علی و فاطمه (س) با یکدیگر

    هنگامی که فاطمه (س) احساس می کرد زمان رحلتش نزدیک است ، خطاب به علی (ع) گفت : « ای پسر عمو! از روزی که با من زندگی کردی ، از من دروغ و خیانتی ندیدی و هیچ گاه با تو مخالفت نکردم.» علی (ع) فرمود: « نه هرگز، تو آگاه ترین ، نیکوکارترین و گرامی ترین شخص هستی و خوف تو در پیشگاه خدا بیشتر از آن است که تو را به خاطر مخالفت با من ، سرزنش کنم . فراق تو برای من بسیار سخت است ، ولی چه باید کرد که چاره ای از مرگ نیست.سوگند به خدا ، مصیبت رسول خدا را بر من تازه کردی و فراق و فقدان تو برای من بسیار بزرگ و دشوار است ... این مصیبتی است که تسلیت و آرامش ندارد و حادثه ای جان سوز و جبران ناپذیر است .» سپس ساعتی با هم گریه کردند.

     

     

    لحظه غم انگیز شهادت

    زمانی که شهادت حضرت فاطمه (س) نزدیک شد، به اسماء بنت عمیس فرمود: «آبی بیاور تا وضو بگیرم». ایشان وضو گرفتند و به روایتی غسل کردند.سپس خودرا معطر ساخته و لباس های تازه ای پوشیدند و فرمودند:« ای اسماء ! مقداری از آن کافور بهشتی را بالای سرم بگذار تا مرا با آن حنوط کنند». سپس پای خود را به سمت قبله دراز کرده ، خوابیدند و پارچه ای بر روی خود کشیدند و فرمودند:« ای اسماء! ساعتی صبرکن و بعد از آن مرا صدا بزن ، اگر جوابی ندادم ، بدان که من به پدر خویش ملحق شده ام و علی (ع) را باخبر کن ». اسماء بعد از ساعتی ، چند مرتبه ایشان را صدا زد، ولی جوابی نشنید .سپس پارچه را از روی ایشان برداشت و دریافت که مرغ روحش به بهشت برین پرواز کرده است.

     

    امیرمومنان و خبر شهادت زهرا(س)

    اسماء به حسن و حسین (ع) گفت : « نزد پدر بروید و شهادت مادرتان را به او خبر دهید .» حسن و حسین (ع) از خانه بیرون آمدند ، در حالی که فریاد می زدند : « آه ای محمد (ص) ای احمد! امروز مصیبت فقدان تو برای ما تازه شد ؛ چراکه مادرمان از دنیا رفت ». آن دو وارد مسجد شدند و خبر شهادت مادر را به علی (ع) رساندند. امیرمومنان از شنیدن این خبر آن چنان متاثر شد، که بی هوش بر زمین افتاد و تا وقتی آبی به صورتش نزده بودند، در همان حال بود. سپس با ندایی جان سوز فرمود: «ای دختر محمد! به چه کسی خود را تسلیت دهم . تا زنده بودی مصیبتم را با تو تسلیت می دادم ، اکنون بعد از تو چگونه آرام گیرم.»

     

    وصیت نامه زهرا(س)

    امام علی (ع) با قامتی خمیده از درد فقدان زهرا (ع) کنار بدن پاکش حاضر شد . روانداز او را بلند کرد و نامه ای بالای سر فاطمه (ع) مشاهده کرد. آن را برداشت و خواند : « به نام خداوند بخشنده مهربان . این وصیت فاطمه (س) دختر پیامبر(ص) است : فاطمه گواهی می دهد که خدایی جز خدای یگانه نیست و محمد (ص) بنده و فرستاده خداست. بهشت و دوزخ حق است و تردیدی در بر پاشدن قیامت نیست و خداوند مردگان را از قبر برمی انگیزد. ای علی ! من فاطمه دختر محمد(ص) هستم که خداوند مرا به ازدواج تو درآورد تا در دنیا و آخرت ، از آن تو باشم تو از دیگران به من شایسته تری .مرا به خاک بسپار و به هیچ کس خبر نده . تو را به خدا می سپارم و به فرزندانم تا روز قیامت درود می فرستم.»

    مدینه در سوگ فاطمه(س)

     هنگامی که خبر شهادت حضرت فاطمه (س) در مدینه منتشر گردید ، همگان ناله کنان به خانه علی (ع) آمدند و دسته دسته برای عرض تسلیت شرفیاب شدند. آن حضرت نشسته بود و حسن و حسین (ع) مقابل ایشان نشسته بودند و گریه می کردند؛ به طوری که مردم از گریه آن دو ، اشکشان جاری می شد . زینب و ام کلثوم نیز اشکشان خشک نمی شد.مردم منتظر بودند تا بر بدن پاک زهرا(س) نماز بخوانند .در این وقت ابوذر بیرون آمد و گفت : « بیرون آوردن جسم فاطمه (س) تا شب به تاخیر افتاد.» با این خبر ، مردم از آنجا پراکنده شدند.

    غسل و دفن شبانه

    زمانی که شب فرارسید ، امیر مومنان علی علیه السلام بنا به وصیت زهرا سلام ا... علیه  به کمک اسماء بنت عمیس ، بدون آنکه پیراهن او را از تن بیرون آورد ، فاطمه را غسل داد و او را داخل تابوت نهاد. حضرت سپس به امام حسن علیه السلام فرمود: به ابوذر خبر بده بیاید . او ابوذر را خبرکرد و با هم فاطمه علیه السلام را تا محل نماز حمل کردند. تشییع شبانه زهرا (س)  با حضور امام حسن (ع)  ، امام حسین(ع)  ،سلمان ، ابوذر مقداد و چند نفر از یاران ویژه حضرت انجام گرفت . آنان برجسم حضرت زهرا (س) نماز خواندند و شبانه او را به خاک سپردند. حضرت علی علیه السلام اطراف قبر حضرت زهرا (س) هفت قبر دیگر ساخت تا قبر فاطمه (س) شناخته نشود به روایتی نیز چهل قبر دیگر را آب پاشید که معلوم نشود کدام تازه است و بنا به روایت سوم، قبر زهرا (س) را مسطح و هموار نمود تا مشخص نباشد .

     

    اختلاف در محل قبر فاطمه (س)

    مزار شریف حضرت فاطمه (س) بر ما آشکار نیست . بعضی می گویند علی علیه السلام فاطمه (س) را نزدیک قبور امامان بقیع دفن کرده است بعضی هم معتقدند زهرا (س) ما بین قبر پیامبر (ص)  ومنبر آن حضرت به خاک سپرده شده است برخی دیگر می گویند آن حضرت، در خانه خود دفن شده است.

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    سخنان علی علیه السلام بعد از خاک سپاری

    پس از آنکه امیر المومنان علی علیه السلام از خاک سپاری فاطمه (س) فار غ شد  اشکش جاری گردید و رو به طرف قبر پیامبر (ص) کرد و فرمود: سلام برتو ای رسول خدا! سلامی از طرف خودم و دخترت که هم اکنون در جوارت آرمیده وبه سرعت به تو ملحق شده است ای پیامبر خدا (ص) صبرم از فراق دختر برگزیده ات کم شده وطاقتم از دست رفته است ولی پس از رو به رو شدن با فاجعه سترگ رحلت تو ، هرمصیبتی به من برسد کوچک خواهد بود... پیامبر خدا امانتی که به من سپرده بودی ، به تو برگردانده شد اما اندوه من همیشگی است و شب هایم را با بیداری به سر می برم تا اینکه به تو بپیوندم" .

     

    برخورد شدید علی علیه السلام با اندیشه نبش قبر

    زمانی که مردم مدینه از خاک سپاری زهرا (س) آگاه شدند صدای گریه شان بلند شد و همدیگر را سرزنش می کردند  که "پیامبر شما جز یک دختر در میانتان نگذاشت و هیچ یک در مراسم نماز و دفن او نبودید و قبر او را نمی شناسید"  تعدادی از آنان گفتند : چند تن از زنان با ایمان را بیاورید تا این قبرها را نبش کنیم و برجنازه فاطمه نماز بخوانیم  و قبرش را زیارت کنیم . علی علیه السلام از این تصمیم با خبر شد و با عصبانیت تمام ، در حالی که چشمانش سرخ شده رگ های گردنش نیز از عصبانیت پرخون گردیده بود ، شمشیر به دست به قبرستان رفت و مردم را از نبش قبرها باز داشت .

     

    نمونه ای از کلمات نورانی فاطمه (س)

    اگرروزه ، زبان گوش چشم و دست و پای روزه دار را از ارتکاب اعمال ناپسند دور نکند، به چه دردش می خورد ؟

     

    آن زمان که زن درخانه خود می ماند (و به امور زنگی وتربیت فرزند می پردازند) به خدا نزدیک تر است .

    از دنیای شما سه چیز محبوب من است : تلاوت قرآن نگاه به چهره رسول خدا (ص) و انفاق در راه خدا.

    پاداش خوشرویی در برابر مومن بهشت است وخوشرویی با دشمن انسان های ستیزه جو، انسان را از عذاب آتش باز می دارد .

    کسی که عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا بفرستد، خداوند بزرگ ، برترین مصلحت را به سوی او خواهد فرستاد .

     

    سلامی به محضر زهرای مرضیه (س)

    سلام برتو ای دختر رسول خدا ... سلام برتو ای سرور زنان عالمیان ، سلام برتو ای همسر ولی خدا و بهترین خلق خدا بعد از پیامبرش ، سلام بر تو ای مادر حسن و حسین علیه السلام، سلام بر تو ای صدیقه شهیده سلام بر تو ای با فضیلت پاک، سلام بر تو ای حوریه انسی، ... خدا و فرشتگانش را گواه می گیرم که دوست دوستداران تو و دشمن دشمنان توام .



    امیر ::: سه شنبه 86/3/29::: ساعت 4:18 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    امروز چهارشنبه ۱۳ جمادی الاول ۱۴۲۸ هجری قمری، سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) است، بزرگ بانویی که اقدامات وی در دوران کوتاه زندگی، از او الگویی فرهیخته و جاودانه برای زنان عالم ساخت .
    امروز چهارشنبه ۱۳ جمادی الاول ۱۴۲۸ هجری قمری، سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) است، بزرگ بانویی که اقدامات وی در دوران کوتاه زندگی، از او الگویی فرهیخته و جاودانه برای زنان عالم ساخت .
    آفرینش و زندگی فاطمه این نکته را به اثبات رساند که می‏توان احساسات و انعطاف زنانه را با شعور و درایت حماسی پیوند زد؛ می‏توان از محیط خانه منشأ تحولات اجتماعی و تاریخی شد؛ می‏توان در محراب عبادت با ملک همنوا گردید و از آنجا، پای به مسجد گذاشت و بلاغت را در ادبیات سیاسی و فرهنگی به اوج رساند؛ می‏توان اوج اقتدار زنانه را در خضوع به همسر، پرورش فرزند، خانه‏ داری هدفمند، توجه به علم و معرفت و حضور مؤثر در مهم‏ ترین عرصه‏ های حیات سیاسی و اجتماعی، تعریف کرد و عمر کوتاه زندگی مادی را تا همیشه تاریخ جاودانه ساخت.
    ●‌ فاطمه‌ زهرا(س) شخصیتی ممتاز و برجسته
    شخصیت‌ زهرای‌ اطهر، در ابعاد سیاسی‌ و اجتماعی‌ و جهادی‌، شخصیت‌ ممتاز و برجسته ‌ای‌ است؛ به‌ طوری‌ که‌ همه‌ زنان‌ مبارز و انقلابی‌ و برجسته‌ و سیاسی‌ عالم‌ می‌ توانند از زندگی‌ کوتاه‌ و پرمغز او درس‌ بگیرند.
    زنی‌ که‌ در بیت‌ انقلاب‌ متولد شد و تمام‌ دوران‌ کودکی‌ را در آغوش‌ پدری‌ گذراند که‌ مشغول یک‌ مبارزه‌ عظیم‌ جهانی و‌ فراموش‌ نشدنی‌ بود. وی در دوران‌ کودکی‌، سختیهای‌ مبارزه‌ دوران‌ مکه‌ را چشید، به‌ شعب‌ ابی‌طالب‌ برده‌ شد، گرسنگی‌ و سختی‌ و رعب‌ و انواع‌ شدتهای‌ دوران‌ مبارزه‌ مکه‌ را لمس‌ و بعد که‌ به‌ مدینه‌ هجرت‌ کرد، همسر مردی‌ شد که‌ تمام‌ زندگی‌ اش جهاد فی‌سبیل‌الله‌ بود و در تمام‌ قریب‌ به‌ یازده‌ سال‌ زندگی‌ مشترک‌ فاطمه‌ زهرا (س) و امیرالمؤمنین‌(ع)، هیچ‌ سالی‌، بلکه‌ هیچ‌ نیم‌ سالی‌ نگذشت‌ که‌ این‌ شوهر، کمر به‌ جهاد فی‌سبیل‌الله‌ نبسته‌ و به‌ میدان‌ جنگ‌ نرفته‌ باشد و این‌ زن‌ بزرگ‌ و فداکار، همسری‌ شایسته‌ یک‌ مرد مجاهد و یک‌ سرباز و سردار دائمی‌ میدان‌ جنگ‌ را نکرده‌ باشد .
    زندگی‌ فاطمه‌ ‌زهرا(س‌)، اگر چه‌ کوتاه‌ بود و حدود بیست‌ سال‌ بیشتر طول‌ نکشید، اما این‌ زندگی‌، از جهت‌ جهاد، مبارزه‌ ، تلاش‌، کار انقلابی‌، صبر انقلابی‌، درس‌، فراگیری‌ و آموزش، سخنرانی‌ و دفاع‌ از نبوت‌ و امامت‌ و نظام‌ اسلامی‌، دریای‌ پهناوری‌ از تلاش‌ و مبارزه‌ و کار و در نهایت‌ هم‌ شهادت‌ است‌.
    مقام‌ معنوی‌ این‌ بزرگوار، نسبت‌ به‌ مقام‌ جهادی‌، انقلابی‌ و اجتماعی‌ او به‌ مراتب‌ بالاتر است‌. فاطمه ‌‌زهرا(س‌) به‌ ظاهر، یک‌ بشر و یک‌ زن‌، آن‌ هم‌ زنی‌ جوان‌ است؛ اما در معنا، یک‌ حقیقت‌ عظیم‌ و یک‌ نور درخشان‌ الهی‌ و یک‌ بنده‌ صالح‌ و یک‌ انسان‌ ممتاز و برگزیده‌ است‌.
    ● ام ابیها؛ تسلی ‌بخش پیغمبر(ص)
    تا قبل از ازدواج که دخترکی بود، با آن پدر به این عظمت کاری کرد که کنیه‏اش را ام ‏ابیها – مادر پدر - گذاشتند. در آن زمان، پیامبر رحمت و نور، پدید آورنده دنیای نو و رهبر و فرمانده عظیم آن انقلاب جهانی انقلابی که باید تا ابد بماند، در حال برافراشتن پرچم اسلام بود.
    آن حضرت چه در دوران مکه، چه در دوران شعب ‏ابی‌طالب و چه آن هنگام که مادرش خدیجه از دنیا رفت و پیغمبر را تنها گذاشت، در کنار و غمخوار پدر بود. دل پیغمبر در مدت کوتاهی با دو حادثه وفات خدیجه و وفات ابی ‌طالب شکست. فاطمه زهرا (س) در آن روزها قد برافراشت و با دستهای کوچک خود غبار محنت را از چهره پیغمبر زدود.


    امیر ::: سه شنبه 86/3/29::: ساعت 4:9 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    انبوه اندوه مولا



    امشب چه شبی است؟ دنیا چه تیره می نماید! مگر مهتاب نیست؟ مگر دنیا دگرگون شده است؟! چرا من از خودم بی خبرم؟! چه می بینم؟! چه می شنوم؟! چرا رنگ ها در چشمم بی رنگ است؟! مگر اندیشه ام را چه چیز از من گرفته است؟! این آشوب درونی ام چیست؟! از چه حکایت می کند؟! چرا فرزندانم ضجه می زنند؟! چرا زینب و ام کلثوم مویشان پریشان است؟! چرا حسین ناله سر داده است؟! چرا حسن سر بر دیوار نهاده اشک می ریزد؟!
    خدای من! آیا باور کنم که چراغ خانه ام خاموش گردیده؟ آری، آری، فاطمه از دنیا رفته است، آرامش از وجودم گریزان شده، همسرم، همزبانم، همدمم، همرزمم، التیام دهنده ی آلامم از من جدا شده و مرا با تمامی مشکلاتم تنها رها کرده است؛ چه مصیبتی! چه اتفاق ناگواری! چگونه می توان باور کرد که تا این حد اندوه و فراق جان گداز است؟ راستی درد یتیمی با فرزندانم چه می کند؟ چه قدر زجر آور و تلخ است. باید باور کنم همین چند ساعت پیش بود که فاطمه گفت: من به زودی به خدا و پیغمبرش ملحق خواهم شد؛ و چه آسان این پرنده ی بهشتی از بام دنیا پرید! او که غمخوار و غمگسار علی بود هرگز علی را تنها نمی گذاشت. مگر چه دیده بود یا مگر چه مصلحت الهی بود که قبل از ترک خانمان، مژده ی وصال لقاء الله را می داد؟ اما چه مژده ای، که پس از آن گفت: مرا شبانه بردارید و شبانه غسل و کفن کرده، به خاک بسپارید؛ قبرم را به کسی ننمایید.
    این ها همه درست! اما چرا گفت: از روی پیراهنم غسل بدهید؟! چرا غسل جبیره؟! الله اکبر، خدای من! او نخواست تا با مشاهده ی بازوی ورم کرده اش، زخم مسمار در سینه اش و شکستگی پهلویش خاطرم را بیازارد. خدای من! این پاره ی تن رسول، چه قدر مهربان، چه قدر دوراندیش، چه اندازه علاقمند به علی بود، که پس از مرگ هم نخواست بار خاطرم باشد. ولی آیا او از این وصایا چه در نظر داشت؟
    .... 



    امیر ::: یکشنبه 86/3/27::: ساعت 12:1 عصر
    نظرات دیگران: نظر

     رسم رفاقت در حق امام زمان !!؟؟


    گاهی وقتا، با خودم که فکر میکنم ،میگم چی میشد آقارو برای یک بار هم که شده ببینم.


    یا در عالم خواب یک لحظه زیارتشون کنم. شاید شما هم مثل من فکر میکنید.


    ولی تا حالا هیچ کدوم از ماها فکر کردیم وقتی که آقا رو دیدیم توی او ن لحظه چی می خواهیم به آقامون بگیم !؟


    اصلاٌ چطور توی روی آقامون نگاه کنیم، با اینهمه گناه که کردیم،دروغ هایی که گفتیم ،


    تهمت هایی که به همدیگه زدیم ،سر همدیگه کلاه گذاشتیم و دیگه ودیگه که اگه بخوایم بشماریمشون سر به فلک میکشه وتا چند روز و یا چند هفته و یا چندسال باید این کارروادامه بدیم تا شمار گناهانمون تموم بشه!


    اصلاٌ مگه آدم قحطه که آقا بیاد به خواب امثال من ،چرابیاد؟


    ما وقتی میریم خونه کسی که برامون ارزش قائله ، دوسمون داره ، دلمون براش تنگشده ومی خواهیم خوشحالش بکنیم.


    وقتی ما با یکی دوست میشیم ،سعی میکنیم رسم رفاقت رو در حقش ادا کنیم


     یعنی هواشو داریم ، پشت سرش هستیم و کمکش میکنیم و گاهی اوقات به خاطر


     رفیقمون حاضریم جونمونم رو هم  بدیم و هر کاری که از ما بخواد نهایت سعی خودمون


    رو میکنیم تا اون کار رو براش انجام بدیم وخیلی کارهای دیگه....


    حالا ما باید با خودمون فکر کنیم، ماها که ادعامون میشه منتظر آقا هستیم ، خیلی


    خاطر آقا رو میخواهیم و جونمون رو به یک نگاهش فدا میکنیم و....


    حالا باید ببینیم رسم رفاقت رو در حقشون  ادا کردیم یا نه ؟


    رسم رفاقت در حق چه کسی ، در حق کسی که منجی عالم بشریت هستش ،


    کسی که تمام عالم به خاطر اون و پدرانش خلق شده.


    اصلاٌ رسم رفاقت در حق امام زمان چیه ؟ آقا از ما چی میخواد ؟ چه کار باید انجام بدیم


     که رضایت آقامون رو جلب کنیم ؟ چه کار باید بکنیم که به دیدار آقامون نائل بشیم؟


    پاسخ این سوال رو خود آقا به ما دادن و فرمودن :


     


    <<شما گناه نکنید وبه واجبات عمل کنید ، من خود به دیدار شما می آیم>>


     


    شاید تا حالا فکر میکردیم اگر بخواهیم آقا رو ببینیم  باید تمام طول سال روزه بگیریم


    و نماز شب بخونیم واعتکاف و نماز مستحبی و غیره و غیره. ولی حالا میفهمیم که


    اگه فقط گناه نکنیم آقامون رو میبینیم . با این حرف آقا به خیلی از ماهاثابت کرده که


     ما فقط ادعا داریم  و اصلاٌ دوست نداریم آقارو ببینیم چه برسه عاشقشون باشیم


    وبخواهیم جونمون رو فداش کنیم.


    با این حرف مشخص میشه چقدر در حق آقامون نارفیقی کردیم ،نا رفیقی که هیچ


    از پشت بهش خنجر زدیم. خیلیهامون از همون هایی هستیم که پشت امیرالمومنین


     رو خالی کردن شاید بدتر اونهایی که باهاش جنگیدن ویا اونهایی که به حضرت فاطمه


     اهانت کردنو یا مثل اونهایی که برای امام حسین نامه ودعوتنامه فرستادن و بعد


    اونجور به استقبالش رفتن. خدا میدونه !!!!؟؟؟؟


     


    من همیشه بچه که بودم با خودم فکر میکردم و میگفتم کاش تو زمون حضرت علی


     بودم و نمیزاشتم اون کارا رو باهاشون بکنن ویا تو زمون امام حسن بودم  و نمیذاشتم


    اون طور مظلوم واقع بشن و یا تو زمون امام حسین میرفتم و کمکشون میکردم


    و همینطور امامان دیگه وخیلی موقعیت های دیگه...


     


    شاید خیلی از شماها هم  مثل من فکر میکنید !!!


    ولی حالا خیلی خوشحال هستم که توی اون زمونه ها نبودم چون مطمئن هستم


     اگر بودم گمراه شده بودم و چه بسا شمشیر رو از پشت به جای ابن ملجم به فرق


     حضرت علی میزدم ، امام حسن رو مسموم میکردم و شش ماهه امام حسین رو شهید میکردم و...........


    حالا ترسم از اینه که آقام بیاد و وضع بشه مثل اون موقع ها  ، آدم هایی مثل من


     که ادعاشون میشه بشن مثل کوفی ها و شمشیر دشمنی به دست بگیرن و ....


    خدا اون روز رو نیاره!!


     


    خدایا اگه قراره من باشم و آقا ظهور کنه و من جزء منافق ها باشم ، خدایا ازت


     می خوام که مرگ من رو برسونی . چون این گناهایی که کردم برام کافی که جام


     توی طبقه هفتم جهنم باشه دیگه نمی خوام توی جهنم همنشین عمر و عثمان و


     شیطان  خیلی پَستهای دیگه بشم اگه اون طور بشه اونوقت اون هرومزاده ها من رو مسخره خواهند کرد اونوقت گناه من بدتر از اوناست چون اونا رو در رو دشمن ائمه بودن


     ولی من توی ظاهرادعای دوستی داشتم ولی دشمنی من باائمه خیلی بیشتراز اونا بود.


    اگه ابن ملجم یک ضربه به فرق حضرت علی زد من روزی هزاران تیر به سمت قلب ایشان رها میکنم.


     


    چرا باید اینطور باشه ؟ چطور شد این خصلت ها توی وجود شیعیان جا گرفت؟ چطور شد


     که فقط چند ساعت بعد از توبه به فکر گناه می افتیم؟چطور شد وقتی صدای قرآن رو میشنویم سردرد می گیریم؟چرا موقع اذان که میشه همه تلوزیون هامون رو خاموش میکنیم؟چرا وقتی کسی حرفی از اسلام و خدا میزنه فورا مهر تحجر بهش میزنیم؟


    چرا نماز خوندن شده کار بیکلاسا؟ چرا وضع جامعه اینطور شده؟؟؟؟


     


    امام زمان خودت کمکمون کن ، دست ما رو بگیر ، ما دیگه چیزی برامون باقی نمونده.


     


    اللهم عجل لولیک الفرج


     



    امیر ::: پنج شنبه 86/3/24::: ساعت 10:38 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    وقتی کسی درختی را مشاهده می کند، اول برگهای ان را می بیند، گاهی میوه‏ها در لابه لای برگها پنهان اند؛ امام زمان«ع» با ما شیعیان معرفی می‏شوند؛ ما نمایانگر امام خودمان هستیم، اگر ما برگهای زرد و رنجوری باشیم، دیگران از درخت دوری می‏کنند؛ این خیلی مهم است که به این درخت وصل باشیم، انسان با یک انحراف دچار مرض روحی می‏شود، به تدریج ان مرض شدت می‏یابد و کم‏کم برگ از درخت می‏افتد، خزان و مرگ برگ فرا می‏رسد. ... با تمام وجود باید به این درخت چسبید،‏حتمآ نباید روی شاخه اصلی قرار بگیریم، به یک شاخه فرعی، یک شاخسار از درخت هم که دستمان رسید، باید محکم ان را بگیریم و رها نکنیم.




    امیر ::: سه شنبه 86/3/22::: ساعت 11:0 عصر
    نظرات دیگران: نظر

                                                     تقدیم به شما  

    از همان تاریخی که مصاحبه کیهان با بنده آغاز شد و مطالب آن در چندین نوبت به چاپ رسید، بازخورد این حرکت را درپی جستجوهایی که در اینترنت داشتم به خوبی مشاهده کردم و قطع امید شدن تشکیلات بهایی آشکار شد و سینه دریدن و اوج عصبانیت خود را به گونه های مختلف بروز داد. آنان در نهایت ناامیدی و یأس متن مصاحبه را تغییر داده و به توهین و تمسخر ما پرداختند و برای خالی شدن خود از هر تهمت و افترایی دریغ نکردند و جالب اینجا بود وانمود می کردند که نگارنده در اثر فشار و تحت شکنجه از بهائیت کناره گرفته و علیه این فرقه کذایی اقدام به انتشار مطالب و مسائل درون تشکیلاتی می نماید.
    دائما در گوش عناصر خود خواندند که کتابهای مهناز رئوفی نوشته های خود او نیست بلکه به نام او چاپ می شود علیرغم آشنایی آنان با ادبیات و طرز نگارش و نحوه بیان بنده این چنین خود را از افشاگری ها و پرده دری ها مبرا می کردند تا این که کتاب «سایه شوم» به چاپ رسید و این کتاب خاطرات، راه هرگونه تهمتی را بست با این حال دشمن خیره سر دست از مضحکه خویش برنداشت. پس از انجام مصاحبه کیهان با بنده حقیر و چاپ آن در قسمت پاورقی از ارگان ها و مراکز فرهنگی زیادی با من تماس گرفتند. از حوزه های علمیه گرفته تا مدارس و دبیرستان ها از من خواستند که در جمع آنها حضور یافته و برایشان صحبت کنم. در جشن بزرگ عید فطر در حسینیه کربلایی های تهران حضور یافته به مدت دو ساعت در جمع گرم و صمیمی مردم به سخنرانی و پرسش و پاسخ پرداختم. در جمع دانشجویان و اساتید حوزه علمیه کوثر تهران سخنرانی نموده و به سؤالات پاسخ دادم. در مسجد بزرگ حضرت ولی عصر (عج) واقع در شهرک شهید محلاتی (مینی سیتی) تهران در جمع پانصد نفری مردم به افشاگری و روشنگری پرداختم. در همان شهرک در دبیرستان ها و سایر حوزه های علمیه نیز حضور یافته علیه تشکیلات بهایی سخن سرایی کردم. در رادیو معارف در برنامه قبیله تزویر طی شش جلسه روزهای دوشنبه به مدت سه ربع صدای من در کل ایران پخش می شد آیا این فعالیت ها و اقدامات نیز به اجبار صورت گرفت. اگر آثار و نوشتجات مرا به دیگران نسبت می دهند برای اینگونه فعالیت های زنده چه پاسخی دارند؟!
    در سایت های متعلق به بهائیان فرافکنی و ترور شخصیت که یکی از بارزترین خصائل فرقه گریست به عنوان یک عکس العمل پرخاشگرانه فرقه ای با دو هدف صیانت از بهائیان و تهدید آنها نسبت به خروج از فرقه بهائیت و ایجاد انزوا در اینجانب و بعضا اتهامات بسیار ناروا، زشت و رکیک چیزی که در جامعه خودشان به وفور وجود دارد و امری کاملا عادی محسوب می شود به اینجانب نسبت داده اند. مصداق بارز آن عمل مواقعه آقای شهمیرزادی به دخترش است که منتخب حسینعلی بهاء به عنوان ایادی امرالله بود و سپس وارونه جلوه دادن واقعیت ها و به استهزا کشیدن اقدام اینجانب و روزنامه وزین کیهان و فضاسازی بهائیان علیه حقایق درون تشکیلات بهائیت.
    لازم می دانم در جهت تنویر اذهان مسلمین نکاتی را که حاصل 25 سال دوران بهائیگری است عرضه نمایم. فرقه بهائیت مثل سایر فرق دنیا به اندازه وابستگی اعضاء به فرقه به انسان ارزش می دهد در غیر این صورت دستگاه ارزش گذاری او را به یک ضد ارزش تبدیل می کند.
    چگونه است در زمانی که در بین بهائیان بودم از هر لحاظ مورد قبول و تائید سران تشکیلات بودم اما به محض خروج از این فرقه تبدیل به کسی شده ام که در سایت ها هر تهمتی را به او نسبت می دهند. در فرقه ارزش انسان به میزان دانش، صلاحیت، توانمندی و لیاقت نیست بلکه به میزان سرسپردگی فرد به رهبری تشکیلات ارزیابی می شود و رهبری فرقه هیچگونه رابطه ای را جز با خودش برنمی تابد.
    در این فرقه که خود را به نام دین معرفی می کند کدامیک از خصائل فرقه گری یافت نمی شود و در کدام فرقه خصلتی هست که در بهائیت نیست؟ بعد از مصاحبه با کیهان عصبانیت تشکیلات همه هویت این فرقه را برملا کرد. افراط در خشونت و وحشی گری یکی از خصائل فرقه هاست و اینها با رفتار ددمنشانه خود نسبت به متبریان به اثبات می رسانند که تا چه پایه انساندوست هستند.
    ارزش و اعتبار انسان ها بر مبنای وفاداری و تبعیت بی چون و چرا از رهبری فرقه و میزان خدمت به منافع صهیونیسم است نه به انسانیت و تقوای آنها سران تشکیلات مرا بهانه قرار دادند تا بتوانند به اعضای وابسته هر آنچه را می خواهند القاء کنند. ترویج توهم، ترس و اضطراب ناشی از جدایی از فرقه آنچنان مشهود بود که تاکنون چندین نامه به دست من رسیده حاکی از این که ما بهایی زاده هستیم و از بهائیت منزجریم اما جرأت ابراز عقیده نداریم، این چه آزادی عقیده ای است؟
    بهائیت همه شاخص های یک فرقه را داراست و هرکس در هر فرقه ای که باشد اگر کتاب مسلخ عشق و سایه شوم را مطالعه کند بی تردید تصدیق خواهد کرد که بهائیت یک فرقه سیاسی است همانطور که خوانندگان عزیز اذعان دارند، ویژگی های فرقه ها در کل دنیا مشابه هم است و آنان که آشنایی مختصری در باب فرقه شناسی دارند این ویژگی ها را به خوبی می شناسند. فرقه ها ضمن آن که تلاش می کنند در بیرون جذاب باشند، در درون سوءاستفاده گرند و بهائیت کاملا از این ویژگی برخوردار است. در فرقه بهائیت از تکنیک های پیچیده کنترل ذهنی و عضوگیری استفاده می کنند. در فرقه بهائیت به مردم حقه می زنند تا آنها را جذب کنند و آنها را فریب می دهند تا در فرقه نگه دارند. بهائیت یک فرقه سیاسی است با آفرینش دین جدید جهت فریب مردم، چرا که آنها از کنترل ذهن استفاده می کنند نه از آنچه که به آن اعتقاد دارند.
    دیده بان فرقه بهائیت یا پدیده کنترل ذهن، یک ابزار جادویی است که می تواند اراده آزاد افراد را از آنها بگیرد یعنی افراد را به نوعی به رباط کنترل از راه دور تبدیل می کند مثل القائاتی که بر افراد دارد که اگر از فرقه خارج شوید چنین و چنان می شود و تهدیدهایی اینگونه.
    در تکنیک بازسازی فکری ابتدا نقطه نفرت ایجاد می کنند سپس خود را به عنوان جایگزین به فرد تحمیل می نمایند و برای عضوگیری متوسل به دروغ و فریب می شوند چرا که اگر واقعیات بیان شود تبلیغ و صیانت به مخاطره می افتد.
    در فرقه بهائیت وابستگان براساس آنچه که به آنها القاء شده است رفتار می کنند مثل ابراز خوشحالی در عین بدبختی. در فرقه بهائیت هر کس ترغیب می شود تا مراقب اعضای خانواده باشد و گزارش هر آنچه را می بیند به مافوق خود اطلاع دهد. در فرقه بهائیت اطلاعات علمی افراد را کنترل می کنند، تفکرات غیرفرقه ای را با برچسب های مختلف مثل مستهجنات روحی یا ادبیات کفرآمیز کنار می زنند.
    در بهائیت مشغله های زیادی از طریق پروگرام های تشکیلاتی ملاقات های مکرر برای خسته کردن و تلف کردن وقت افراد ایجاد می کنند. در فرقه بهائیت جلسات پر جلوه می شود و فشار بی وقفه و شدید وجود دارد. بهائیت علاوه بر آن که ساخته مستقیم صهیونیست ها و در جهت منافع آنهاست، تهدیدی برای سلامت فکر و جان خانواده و جامعه نیز هست.
    و اینک هزاران فرد گرفتار و اسیر چنگال های اختاپوسی این فرقه مخوف هستند و من به عنوان فردی که از این فرقه رهایی یافته و با تمام وجود معنی آزادی را درک می کند به مسلمانان آزاد و رها از امر و نهی توصیه می کنم مراقب فرزندان خود باشند مبادا بهائیان با وسوسه های فریب انگیز آنها را به دام اندازند و آنان را برای همیشه از نعمت آزادی و انسانیت محروم نموده و به ربات های تحت اختیار تبدیل کنند.
    در آخر لازم می بینم از سایت های همراه و همسو کمال تشکر را به جا آورده و همچنین از روزنامه کیهان به علت این همه دقت، تیزبینی و اطلاع رسانی بجا و کامل در موقعیت زمانی مناسب و همچنین فرصتی که به من و امثال من برای ابراز عقیده می دهند صمیمانه تشکر می کنم و به خوانندگان عزیز کیهان نوید می دهم که در آینده ای نه چندان دور رمان دیگری جهت روشنگری بیشتر ارائه خواهم نمود و در ضمن برای مصاحبه و سخنرانی در مجامع مختلف تلاش می کنم و بدین طریق به همه بهائیان اعلام می کنم که در این جلسات حضور یابند و فریب تشکیلات را نخورند. با امید فرج آقا امام زمان (عج) در اسرع زمان.



    والسلام علیکم و رحمه الله.



    امیر ::: سه شنبه 86/3/22::: ساعت 10:53 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    shadmehr aghili

    امیر ::: سه شنبه 86/3/8::: ساعت 12:37 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    <   <<   11   12   13   14   15      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 0
    بازدید دیروز: 20
    کل بازدید :354290

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<
    جاده خدا
    امیر
    خوش برخورد

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    جاده خدا

    >>لینک دوستان<<
    پردیس
    دانشجوی دانشگاه المهدی
    محمدعلی مقامی
    منتظران ظهور
    بتلیجه
    هادرباد شناسی (روستایی در شرق شهرستان بیرجند)
    یا اباصالح المهدی (عج)
    .:: در کوی بی نشان ها ::.
    دختر شهید
    سرای اندیشه
    .:: بوستان نماز ::.
    * مطالب علمی *
    معراج ستاره ها
    بهترین آرزو هایم تقدیم تو باد.
    مهر بر لب زده
    عشاق
    گروه تک تاز
    شب و تنهایی عشق
    حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد
    آقاشیر
    دریـــچـــه
    کـــــلام نـــو
    شلمچه
    کلبه عشق
    .:: رویش عشق::.
    تکنولوژی کامپیوتر
    یادداشتها و برداشتها
    ولایت تا شهادت
    رنگارنگه RANGARANGE رنگارنگه
    دخترک
    *اسرار موفقیت*
    فقط خدا رو عشقه
    برای اولین بار ...
    تمهیدات
    ایحسب الانسان ان یترک سدی
    یاد ارباب حسین علیه السلام
    رند
    پاک دیده
    پنجره چهارمی ها
    manna
    پرسش مهر 8
    آواز پرجبرئیل
    ساحل نشین اشک
    عشق الهی
    عطش
    دانلود download امپراطور دریا بازی موبایل نرم افزار کرک کد لینک
    به یاد شهدا
    جک ، اس ام اس و عکس در خنده سرا
    شهدای استان خراسان
    جامعه بانوان ابهر
    COMPUTER&NETWORK
    گچساران بلاگ عشق
    پاتوق دخترها
    تبادل لینک وافزایش بازدید
    تازه ها
    نگاه منتظر
    هرچه می خواهد دل تنگت بگو
    ثانیه
    کتابدار فردا
    به دادم برس
    فرجی دیگر
    مسافر عاشق
    خلوت من
    ابوالفضل فتحیان
    هدهد سرگشته
    فرشتگان
    خط بارون
    معراج مومن
    شریعت پاینده
    کلک بهار
    ازدواج
    بسوی ظهور ...
    زورخانه باباعلی
    قافله شهداء
    منطقه ممنوعه
    ستاد مردمی حمایت از تحریم کالاهای صهیونیستی
    کبو ترانه
    کبو ترانه تا بام ملکوت
    جزیره تنهایی من
    دوزخیان زمین
    پیامبر اعظم
    عشق و......
    تصویر تازه
    جمهوریت
    مذهب
    هیئت بقیه الله شهیدیه
    ماء طهور
    تخّلات خزان‌زده
    ناگفته های آبجی کوچیکه
    عــــشق کوچک
    آسمان سرخ
    عاشق دلباخته
    امیدزهرا
    شب مهتابی
    شعر و دل نوشته های اسارت
    تنهام نزار
    سروش بهاری
    شیعه مذهب برتر
    همسفر عشق
    حــــــکـــــمـــــت آ بـــــــــــاد
    کورش 2009
    عروسک تنها و دلتنگ!!
    عمو اکبر
    آبدارچی پارسی بلاگ
    شاهد
    شمیم
    شیلو عج الله
    وجودم بخاطر وجودش بوجود آمد
    السلام علیک یا صاحب الزمان
    عوامل پیشرفت ، راه‌های پیشرفت و موانع پیشرفت چیست ؟
    زنان در جهان
    رنگارنگ
    حقیقت بهائیت
    یاد لاله ها
    مشکی رنگه عشقه
    مذهب فرهنگ
    lovlyworld
    گل نرگس Narcissus
    نورالهدی
    محبت
    اونایی که دوست داشتنشون سخته کسایی اند که بیشتر به عشق نیازمند
    چرک نویس های یک سردبیرجوان
    کبوترانه
    دل نوشته
    جالب وخواندنی از همه جا(((آسمون ریسمون)))........
    همه چیز...
    پرنسس کوچولو
    وبلاگ های قرآنی Quranic Weblogs
    غایب از نظر
    اقاقیای من
    توهمات قرن 21
    دیــار عـاشقـان
    خودت va خودم
    .: حرف دل :.
    اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
    تاریخ تمدن جهان
    دانشمند
    پروانه وار
    سلطان عشق
    سامانتا
    پرستوی مهاجر
    14 امام
    بدانیم
    سرزمین دور
    پرواز
    دختر و پسر ها وارد نشند اینجا مرکز عکس های جدیده
    محرما نه
    موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
    قدرت شیطان
    حریم یاس
    علم نوین
    فضول محله
    زیر آسمان خدا
    کجایند مردان بی ادعا؟
    رهگذر

    .•¤ خانه آرزو ¤•.
    دنیای امروز ما
    صور اسرافیل
    عاشقان میگویند
    تا ریشه هست، جوانه باید زد...
    جزیره ی دیجیتالی من
    دوستانه و صمیمانه
    خلوت تنهایی
    Esteghlal Ahvaz Football Club
    اس ام اس عاشقانه
    پشت جبهه
    شادی(زمزمه های دلتنگی)
    Ship & Naval
    اوریا
    ای گل طاها
    در گوشی با خدا
    رایحه طوبی
    بروز ترین و بزرگترین و بهترین مرجع رپ فارسی
    به احترام بهار بر پا
    انتظار
    به سوی حقیقت
    اس ام اس عاشقانه اس ام اس سرکاری - sms love - smsi.parsiblog
    گل یخ
    روح .راه .ارامش
    رایانت
    خاطرات عسل خانوم
    سئوالهای منتظر جواب
    علوم جهانی
    **** نـو ر و ز*****
    دین جوان
    باور
    نیروهای ویژه
    به راه لاله ها
    خاطرات
    معجزه ی شیطان
    پوتین خاکی
    اس ام اس سرکاری اس ام اس خنده دار و اس ام اس طنز
    صبا
    یاس کبود
    موجی عشق
    وبلاگ رسمی امپراطور دریا
    lovely
    یوسف
    نسیم فسا
    desperado bug
    طبیب عشق....
    اس ام اس و مطالب طنز و عکس‏های متحرک
    پروژه , پروژه های دانشگاهی ، پروژه های دانشجویی
    خنده بازار
    میکده
    یعسوب
    ما ایران
    jtvesal
    من ... تو ... باران
    دوستداران حقیقت
    تنگرا

    پاتوق جوانان
    Ghasedak
    یاد ایام
    emperor of the sea
    نسل برتر
    به خود آییم
    بی تو زندگی نتوا نم...نتوا نم...خدای من
    خورشید بی غروب
    دوست دارم تو تنها ارزویم باشی
    گذشته ... اکنون ... آینده
    عصر انتظار
    دانستنیهای علمی ، تاریخ، ترفند ، دانلود
    هواداران محسن چاوشى
    صدای پای ترنم...
    بهترین بهانه
    پنجره
    بقیه الله خیر لکم ان کنتم مومنین
    فریاد دل
    اینجا پرنده...
    پرسپولیس همیشه قهرمان
    خانواده و زندگی سالم
    کشکول صادق
    سرگرمی
    کوچه ام مهتابی است
    مجید-آریان-عشق-محجوبه
    توصیه هایی برای سلامت روح خودم وشما
    جوک اس ام اس های آف عاشقانه وضد حال
    جوک اس ام اس
    متن و شعر
    گلخانه
    Westlife Fans United
    به جای حرفهای همیشگی
    دنیای من
    آثار هنری گل سرخ
    تنها ترین تنها
    دلداده
    اسوه نخبگان

    >>لوگوی دوستان<<

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<


    کاربردی ترین کدهای وبلاگ نویسان